«چوگان» ورزشی با تاریخ ۲ هزار ساله
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۰۷۲۳
چوگان از ورزشهای کهن ایرانی است که امروزه به ورزشی جهانی تبدیل شدهاست؛ این رشته بهدلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است و نام آن از نام چوبی که در آن استفاده میشود برگرفته شدهاست.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، بنا به تعریف سازمان یونسکو میراث فرهنگی به بناها و اشیا محدود نمیشود و بر همین اساس است که این مفهوم دربردارنده سنتها و تجلی زنده برجای مانده از نیاکان ما نیز میشود که نسل به نسل و سینه به سینه به ما منتقل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سنتهای شفاهی، هنرهای نمایشی، اعمال اجتماعی، آئینها، رویدادهای جشنی، دانش و اقدامات مربوط به طبیعت و کیهان، دانش و مهارتهای تولید صنایع سنتی از جمله مواردی به حساب میآید که اگر چه بسیار آسیبپذیر است، اما امروزه به عاملی مهم برای پاسداری از گوناگونی فرهنگی در مقابل جهانیشدن فزاینده تبدیل شده است و در این مسیر درک میراث فرهنگی ناملموس در جوامع مختلف به گفتوگوهای میانفرهنگی کمک میکند و احترام متقابل به دیگر سبکهای زندگی را ترویج میکند.
بر اساس این توضیحات و با توجه به اهمیت این موضوع، سازمان یونسکو در اقدامی شروع به ثبت میراث فرهنگی و معنوی بشر از تمام کشورها کرد و در ادامه این مسیر، کمیسیونهای ملی در هر کشور ایجاد شد تا میراث ناملموسی را که حائز شرایط لازم برای ثبت و پاسداری در سطح جهانی است را به سازمان معرفی کنند و زمینهسازیهای لازم برای بازدید کارشناسان یونسکو را انجام دهند؛ در ایران نیز در سال ۱۳۸۹ «مهارت فرشبافی فارس» بهعنوان نخستین میراث برجسته ناملموس ایرانیان در سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسید و تاکنون ۲۴ عنوان از میراث ناملموس ایران (که برخی از موارد آن با دیگر کشورها نیز مشترک است) به ثبت جهانی رسیده است که مرور به معرفی آنها خواهیم داشت:
فرهنگ پخت و تقسیم نان لواش، کارما، چوبکا و یوفکاتاریخچه پخت نان به هزارههای خیلی قبل بر میگردد، به طوری که در ابتدا انسان دانههای کوبیده شده غلات مختلف را با آب مخلوط میکرد و خمیر حاصل را روی سنگهای داغ میپخت و با گذر زمان و پی بردن به فوت و فنهای شیوه پخت نان کاملتر شد؛ تمدنها و فرهنگهای مختلف نانهای متفاوتی را تولید میکنند، بهعنوان مثال نان لواش یکی از نانهای قدیمی خاورمیانه است و امروزه در کشورهایی همچون ایران، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکیه هنوز مورد استفاده قرار میگیرد؛ که به دو شکل سنتی و صنعتی تهیه میشود.
نان لواش یک نان نازک و ترد به قطر سه میلیمتر است که از خمیر فطیر یا خمیر کم درآمده پخته میشود؛ در ایران به این نان، نان تنوری یا نان تافتون نیز میگویند و در کشورهای ذکر شده به اسمهای کایرما، جوپکا و یوفکا نیز شناخته میشود.
در شیوه سنتی نانِ لواش، تنور در دل زمین حفر شده خمیر را بر روی سطح گردی از جنس فلز یا چوب که به وسیله پارچههای پوشانده شده پهن میکنند و سپس به دیوارههای تنور از قبل روشن شده میچسبانند؛ در بعضی مناطق ایران و آذربایجان برای متبرک کردن روز عروسی از این نان استفاده میکنند و نان را بر روی شانه عروس قرار میدهند. در کشورهای قزاقستان و قرقیزستان در مراسم تشیع جنازه این نان طبخ و خیرات میشود و با پخش کردن این نان در میان مردم آرزوی بخشایش برای فرد درگذشته میکنند.
حائز اهمیت است که نان لواش در سال ۱۳۹۶ شمسی به شکل فرهنگ مشترک کشورهای ایران، جمهوریآذربایجان، ترکیه، ارمنستان، قرقیزستان، قزاقستان به عنوان میراث معنوی و ناملموس یونسکو به ثبت رسیده است.
چوگانچوگان ایرانی تاریخچهاش به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش بازمیگردد، به طوری که میتوان گفت چوگان عنصری فرهنگی، هنری و ورزشی است که بهصورت مستقیم بر سلامت جسم و روح اثر میگذارد و با تاریخ و هویت بازیکنانش ارتباطی قوی دارد.
این بازی در ادبیات، داستانسرایی، ضربالمثلها، صنایع دستی و وسایل زینتی حضور پررنگی دارد و بهعنوان عنصری که سلامت جسم و روح را بهبود میبخشد، رابطهای را میان طبیعت، انسان و اسب به وجود میآورد؛ این بازی بهصورت سنتی، در خانوادههای ایرانی از نسلی به نسلی دیگر آموزش داده میشده و خانوادهها و بازیکنان محلی همچنان از تکنیکهای چوگان پاسداری میکنند.
با این همه، در دهههای گذشته، انجمنهای چوگان نیز تأسیس شدهاند که دورههای آموزشی برگزار میکنند، استادان محلی را حمایت میکنند و به انتقال تمامی جنبههای چوگان و حفظ تنوع محلی آن یاری میرسانند.
سرانجام این بازی با تأیید یونسکو در دوازدهمین اجلاس میراث ناملموس جهانی به ثبت رسید؛ چراکه یونسکو بر لزوم حفاظت و ترویج این آئین و مهارت ورزشی کهن ایرانی تاکید میکند.
کد خبر 737948منبع: ایمنا
کلیدواژه: یونسکو میراث جهانی یونسکو چوگان مسابقات چوگان ثبت جهانی یونسکو سازمان یونسکو سازمان جهانی یونسکو گردشگری شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق نان لواش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۰۷۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت «تلخ» کارخانهای که «موزه» نشد/«ریسباف» فقط «دست به دست» میشود!
خبرآنلاین اصفهان- فاطمه کازرونی: کارخانه تاریخی «ریسباف» حدود ۱۰ سال است که میان نهادهای مختلف دست به دست می شود، هر بار خبر از واگذاری این کارخانه به یک ارگان برای تبدیل شدن به موزه به گوش می رسد و خبر در خبرگزاریها تا سال بعد منجمد می شود؛ با این رویه سالهاست فقط خبر تبدیل این کارخانه را به موزه می شنویم، ساختمان کارخانه هر روز فرسوده تر میشود؛ اطراف آن ساختمانهای تجاری بالا میرود و هر کلنگِ بر زمین، زخمهای بر دل این کارخانه کهنه می شود که همچون خرابه ای اما هنوز پابرجاست.
تاریخ پر فراز و نشیب کارخانه ریسباف
نخستین باری که برای تهیه گزارش درارتباط با کارخانه ریسباف، تا این بنای تاریخی، پیاده راه پیمودم را به خوبی به یاد می آورم؛ ظهر یک روز گرم تابستان بود و من فاصله خانه تا این کارخانه تاریخی را زیرسایه سار درختان چناری که تنه آنها ترمیم شده اما هرگز تبر بر پیکر آنها رد نابودی بر جای نگذاشته بود گام برمی داشتم اما امروز که در «هفته فرهنگی اصفهان» تا کنار این کارخانه از خیابانهای «نصف جهان» گذر میکنم، چشمانم چیزی از «فرهنگ و تاریخ» نمیبیند به جز جای خالی بیش از ۳۰۰ درخت در منطقه یک اصفهان که به عنوان میراث «شیخ بهایی» دیگر اثری از آنها موجود نیست و خستگی تمام ناشدنی که از تن کارخانه تاریخی ریسباف در زیباترین و قدیمی ترین خیابان جهان، شره میکند!
سال ۹۳ بود که طی مراسمی که با دعوت معدودی از خبرنگاران برای بازدید از این کارخانهی در تملک بانک ملی برگزار شد، از «ریسباف» خسته عیادت کردیم و مسئولان از استاندار و شهردار وقت اصفهان تا رئیس و غیره سخنها از پروژه پرافتخار تبدیل این کارخانه به موزه گفتند، ما دیدیم، شنیدیم، نوشتیم و امیدوارانه منتظر ماندیم تا سال ۹۶، یعنی سالی که نام کارخانه ریسباف اصلا از دهن مسئولان در سخنرانی های مختلف نمی افتاد، آن سالها گویی انتظار اصلا سخت نبود و شور ابتدای جوانی رویای موزه دار شدن اصفهان را این همه دور از دسترس نمی پنداشت.
زنجیره ای تمام نشدنی از ادعای دلسوزی برای ریسباف
۱۱ اردیبهشت ماه سال ۹۶ که رسید ابوالفضل قربانی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان پس از مدتها بار دیگر سخن از «ریسباف» به زبان آورد و در ارتباط با حوزه تفکیک زمینهای مربوط به پشم ریس، ریسباف و شهرضای جدید به عنوان مرغوبترین زمینهای شهر اصفهان صحبت کرد و تذکر داد که باید مشخص شود این زمینهای در تصدی چگونه و به چه کسانی واگذار شده است.
وی تصریح کرد: ضروری است که مشخص شود که شایعاتی که این روزها در خصوص واگذاری تعدادی از پلاکهای این زمینهای تفکیک شده به برخی از شهرداران مناطق و مسئولان صحت دارد یا خیر.
۲۳ آذرماه همان سال، قدرت الله نوروزی شهردار اصفهان در هفتمین کنفرانس بین المللی توسعه پایدار و عمران شهری خواستار واگذاری این کارخانه به شهرداری شد و عنوان کرد: در صورت واگذاری این مکان به شهرداری می توان طرح های خدماتی برای استفاده از فضای موجود در آن را اجرایی کرد.
وی افزود: فضاهایی مانند کارخانه ریسباف اصفهان ظرفیت به کارگیری برای همه اقشار از شهروندان تا دوستداران هنر و میراث فرهنگی را دارد.
خرید کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان
نکته جالب اینکه ۲۸ آذرماه همان سال به فاصله یک هفته از صحبتهای شهردار اصفهان، سرپرست شرکت عمران و بهسازی شهری ایران از خریداری کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان آن هم به عنوان بنای غیر تاریخی خبر داد!
هوشنگ عشایری در ادعایی عجیب عنوان کرد که ریسباف اصلا کارخانه تاریخی نیست! و تملک این کارخانه قدیمی با موضوع احیای بافت تاریخی متفاوت است و آن را در راستای اجرای یکی دیگر از وظایف شرکت عمران و بهسازی مبنی بر «اصلاح نقاط ناهمگون شهری» و با هدف تغییر جریان مدیریت شهری خریداری کرده اند چرا که ریسباف بنای تاریخی نیست!
ریسباف به جای موزه، کاربری کارخانه نوآوری گرفت!
خرید این کارخانه توسط شرکت عمران و بهسازی شهری ایران نیز پایان این ماجرا نبود و سال ۹۸، اتفاق عجیب دیگری افتاد، کارخانه ای که سالها توسط استانداران مختلف اصفهان کاربریها مختلف برای آن ذکر شده بود، در نهایت به دلیل عدم توافق مناسب با بخش خصوصی و به دلیل واقع شدن در یکی از تجاریترین نقاط اصفهان سالهاست خاک بی تدبیری میخورد به جای کاربری موزه نام کارخانه نوآوری گرفت.
سیدحسن قاضی عسگر سرپرست هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان، بهمن ماه سال ۹۸ این خبر را عنوان کرد و گفت: پس از سالها بحث بر سر احیای کارخانه ریسباف، در نهایت تصمیمات لازم برای احیا این کارخانه به عنوان کارخانه نوآوری اتخاذ شد.
وی ادامه داد: توجه به اینکه «ریسباف» یکی از بقایای باقیمانده از صنعت نساجی اصفهان است تصمیم گرفتیم این کارخانه را به مرکز نوآوری در شهر تبدیل کنیم تا به رشد کارآفرینی و صنایع خلاق کمک شود.
و اما.....
«ریسباف» و زمانی که در تقویم مسئولان جایگاهی ندارد
بازهم عقربه های ساعت از سال ۹۸ چرخیدند و زمانی دراز گذشت، زمانی که انگار در تقویم برخی مسئولان هیچ معنایی ندارد، میراث فرهنگی اصفهان چندین مسئول عوض کرد، استانداران و شهرداران اصفهان تغییر کردند و فرجی حاصل نشد، سال ۱۴۰۰ یک بار دیگر دوستداران اصفهان و دغدغهمندان طی نامهای به وزیر میراث فرهنگی کشور و استاندار اصفهان خواستار حفظ و احیای ساختمان تاریخی ریسباف اصفهان شدند و این سرنوشت عجیب همچنان ادامه داشت!!
گویی قصه ریسباف ادامه داشته و دارد؛ داستان تکراری واگذاری کارخانه از سال ۱۴۰۰ تاکنون نیز تغییر اساسی را تجربه نکرد تا اینکه خردادماه سال ۱۴۰۲ یک تیتر تکراری از نور صالحی رئیس شورای شهر اصفهان، دوباره به یادمان آورد که «کارخانه ریسباف همچنان بلاتکلیف است»!
جالب اینکه با چند روز فاصله از آخرین یادآوری رئیس شورای شهر یعنی ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، رضا مرتضوی استاندار اصفهان باز هم خبر از واگذاری مجدد این کارخانه به وزارت میرث فرهنگی برای احداث موزه ملی اصفهان داد و گفت: موضوع تبدیل کارخانه ریسباف به موزه اصفهان در کمیسیون حقوقی و قضائی هیئت دولت مطرح و مورد پیگیری قرار گرفت و طبق این مصوبه حق بهرهبرداری زمین کارخانه، از وزارت اقتصاد به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جهت احداث موزه بزرگ اصفهان واگذار شد.
انتظار به سر رسید؛ کارخانه دوباره به دست شهرداری رسید!
بدین ترتیب کارخانه آذرماه همان سال به میرث فرهنگی واگذار شد اما اکنون و پس از گذشت حدود یک سال از وعده استاندار اصفهان برای گشوده شدن درب این کارخانه به روی مردم و پس از تنها ۵ ماه از تحویل کارخانه به میراث فرهنگی بار دیگر خبر رسیده که مالکیت ریسباف به شهرداری اصفهان رسیده است، خبری که استاندار اصفهان در نخستین نشست خبری سال جدید با خبرنگاران مطرح کرد.
قرار است با توجه به توافق بعملآمده میان معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری اصفهان و اداره کل میراث فرهنگی، از فروردین امسال، این مجموعه تاریخی و صنعتی بزرگ اصفهان پس از برآوردهای اولیه و تهیه شرح خدمات، برای انجام عملیات نجات بخشی و ایجاد نمایشگاه فرهنگی و گردشگری در آن در اختیار شهرداری قرار گیرد تا به موزه تبدیل شود!
شاید طبیعی است کارخانه ریسباف اصفهان در یکی از گران ترین مناطق اصفهان قرار دارد، چنین سرنوشت عجیبی داشته باشد، فراموش نمی کنیم که حتی در برهه هایی از زمان بخش هایی از این کارخانه به عمد تخریب می شد، فرقی نمی کند کارخانه باشد، بنای تاریخی و قدیمی یا سینما، دراین دنیای پربلای پرمنفعت سودجویی برخی آدمها تمامی ندارد.
همان طور که سالیان پیش یکی از اعضای شورای شهر اصفهان بیان کرد که در راه مدرنیته شهری باید بلندنظر بوده و از «عالی قاپو» و «چهلستون» نیز بگذریم، مدرنیته ای ظاهری که در حقیقت منفعت طلبی برخی افرادی است که سالها شاهد تلاش آنها برای ورود به نهادهای شهری به نفع خود و تغییر قوانین، مانند بلندمرتبه سازی های غیرقانونی در اصفهان بودیم؛ درست همانند بلایی که بر سر «سینما ایران» نیز آمد و به جرم قرار داشتن در بهترین منطقه اصفهان یعنی چهارباغ عباسی و باتوجه به وسعت بنا قبل از تعیین تکلیف به شکل شبانه تخریب شد!
روزشمار تاریخی، بار دیگر از سال ۱۴۰۳
حالا این ماییم و بار دیگر شهادت روزگار و این قلم که خواهد نوشت آیا شهرداری و علی قاسم زاده شهردار اصفهان می تواند سرنوشت این کارخانه را تغییر دهد؟! «ریسبافی» که تنها کارخانه باقیمانده از مجموع ۹ کارخانه تاریخی پارچهبافی در اصفهان است و در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، از امروز بار دیگر در انتظار وعده های تکراری مسئولان عمر می گذارند.
و این «نصف جهانی» است که پس از گذشت ۱۰ سال از سال ۹۳ و با وجود این همه آثار تاریخی و عتیقه که برخی در انبارهای موزهداران و یا در زیر باران و آفتاب از میان می رود، هنوز که هنوز است «موزه ملی» ندارد! شاید این بار با پیگیری استاندار اصفهان درسال ۱۴۰۳ و قول جدی وی به مردم، گره از سرنوشت یکی از کهن ترین پروژههای برزمین مانده اصفهان باز شود و ریسباف اصفهان نیز بتواند هوای بهاری این روزهای نصف جهان را بدون دغدغه نفس بکشد.
توضیح: عکسهای درون گزارش مربوط به وضعیت کارخانه در سال های مختلف است.
46
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903136